صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

کتاب های تفسیری

1- تفسیر کارکردی در سنت های الهی

برای فهم آیات قرآن به‌عنوان یک متن کهن بایسته است این متن معناشناسی شود؛ چه برای فردی که عرب زبان است و چه برای فردی که خواهان فهم این متن به کمک زبان واسطه است؛ چراکه این نوشتار به خلاف سایر متون مقید به زمان و مکان و فرهنگ خاص و محدودی نیست، هرچند محدودیت­های زمانی، مکانی و فرهنگی را در معنای خود لحاظ کرده است ولی زیر چتر هیچ قومیت و فرهنگ خاصی محدود نشده از این رو حتی مخاطب عرب جاهی با آن گستردگی در فهم زبانی و فصاحت کم‌نظیر از فهم این متن عاجز مانده و دست به دامان تفسیر می­شود، چنان‌که مفسر بزرگی همچون ابن عباس نیز برای فهم دقیق این متن دچار مشکلاتی می­شود که مشهورترین مورد مذکور قضیه معنی فاطر است که در کتاب­های مختلف به آن اشاره‌شده است.

پس درهرصورت برای فهم معانی این نوشتار، بایسته است آن را مورد کنکاش معناشناسانه قرار داد. برای بررسی معنای قرآن راه­کارهایی گوناگونی قابل‌استفاده است یکی از این راه­کارها زبانشناسی سنتی است که در آن به قرآن به‌عنوان اثر مؤلف نگاه می­کند و درصدد است معنایی را که گوینده قصد آن را داشته، دریابد. راه‌کار دیگر دیدگاهی است که متن را به‌مثابه متن مورد کنکاش قرار می­دهد و درصدد آن است خوانش­های گوناگون از متن را موردمطالعه قرار دهد. پرچم‌دار این جریان هرمنوتیک جدید است. امّا قرآن از آن جهت که کتاب هدایت است پس بی­گمان فهم قصد گوینده در آن موضوع محوری است و برای بازشناسی معانی آن باید به آن به‌عنوان یک اثر نگاه نمود.

از طرف دیگر در بررسی معناشناسانه نباید این نکته را از نظر دور داشت که زبان در بستر کاربرد خود یعنی به مـنزله ابزار ایجاد ارتباط باید مورد مطالعه قرار گیرد، از این رو واحدهای زبانی را باید با نگاه به نقش کاربردی آن‌ها مورد بررسی قرار داد. این دیدگاه سبب شد نظریه­های معناشناسی کاربردی شکل گیرد که از آن دست می­توان به نظریه بازی زبانی ویتگنشتاین[1] و نظریه کارگفت آستین[2] اشاره کرد. آستین در دیدگاه خود بر این باور بود که جملات خبری گونۀ اصلی گفتارهای زبان نیستند و کاربرد اصلی زبان اطلاع دادن نیست، بلکه پاره‌گفتارها، محور اصلی گفتار را شکل می­دهند که به‌نوعی عمل اشاره دارند ازاین‌رو صدق یا کذب پاره‌گفتارها قابل تعیین نیست. این دیدگاه با دیدگاه سنتی زبانشناسی اسلامی به‌گونه‌ای همسو است، چراکه در سنت زبانشناسی اسلامی فهم مراد جدی متکلم مدنظر محقق است و در بیان مراد جدی چه‌بسا جملاتی که در استعمال کاربردهای خبری دارند به جملاتی با کاربرد انشائی تبدیل شوند از همین رو می­توان وجه تشابهی میان دیدگاه آستین و دیدگاه سنتی زبانشناسی اسلامی پیدا نمود و آن اینکه هر گزاره یک معنای کاربردی را در بر دارد، از این رو می­توان از دیدگاه آستین در کارگفت­ها برای معناشناسی آیات قرآن بهره برد. چرا که این دیدگاه سعی در آن دارد تا معنای کاربردی نهفته در آیات قرآن را واکاوی نماید و این همان بخشی است که در معناشناسی نظری مورد غفلت واقع شده است.

امّا برای بازشناسی معانی کاربردی آیات قرآن لازم است به بافت دونی و بافت بیرونی آیات توجه شود و با استفاده از مؤلفه‌های زبانشناسی کاربردی، نخست معنای آیات به‌درستی روشن شود سپس با بررسی معنای به‌دست‌آمده، کارگفت آیه را مشخص نمود.

پس از بیان ماهیت روشی که باید در فهم آیات قرآن به کاربرد ذکر این نکته شایسته است که قرآن به‌عنوان یک متن، دارای گزاره­های متفاوتی از لحاظ محتوایی است که می­توان آن‌ها را با توجه به وجه اختلاف و اشتراک میان آن‌ها دسته‌بندی نمود. یکی از جستارهای معنایی قابل بررسی در قرآن، گزاره­هایی است که دربردارنده قوانین و سنت­های الهی هست. سنن الهی مجموعه­ای از قوانین حاکم بر جهان هستی است که در مرتبه فعل الهی جریـان دارند و تخطی از آن‌ها ممکن نیست؛ به عبارت دیگر این قوانین اعتباری نیستند و از قوانین تکوینی به شمار می­آیند.

از طرف دیگر این قوانین و سنن در آیات قرآن به شیوه­های متفاوتی بیان شده است، گاه یک سنت تنها در یک آیه بیان شده و در جای دیگر نمی­توان آن را مشاهده نمود و گاه این سنن در آیاتی چند تکرار شده است که از نظر ظاهری با هم یکسان هستند و در برخی موارد این سنت­ها در آیاتی بیان‌شده‌اند که با هم متشابه هستند. از دیگر سو آیاتی که دربردارنده این قوانین هستند دارای صدر و ذیل هستند و طبق قوانین زبانی این دو قسمت از متن با یکدیگر در ارتباط می­باشند، چراکه گفتار واحد به شمار می­آیند.

حال با توجه به آنکه در بررسی معناشناسی قرآن مقصود گوینده مدنظر است و مؤلف این مجموعه به‌صورت کلی در صد آن بوده با بیان این گزاره­ها جریانی رفتاری در فرد و اجتماع ایجاد کند و این جریان همه به‌سوی یک مبدأ منتهی می­شوند پس بدون شک گزاره­هایی از آیات قرآن که دربردارنده قوانین و سنن الهی هستند نیز خود از نظامی معنایی پیروی می­کنند که هدف از آن ایجاد کنش رفتاری است. بازشناسی این نظام میسر نیست مگر با بررسی کاربردی معانی آیات دربردارنده سنن و قوانین الهی و بدست آوردن کارگفت­های هر دسته و قرار دادن این آیات در نظام معنایی است که توانایی تحلیل نوع بیان در جهت ایجاد رفتار مناسب را داشته باشد.

از طرف دیگر یکی از خصوصیات قرآن که در هیچ‌یک از متون قبل و بعد عربی سابقه ندارد بحث از اختتام آیات است، به این معنا که در قرآن در انتهای برخی از آیات جملاتی وجود دارد که به دربردارنده مفاهیم خاصی با شکل بیانی ویژه‌ای است که گویا خلاصه آنچه در آیه گفته‌شده در این جمله بیان شده است.

ایجاد این خصوصیت قرآن به مناسبتی صورت گرفته که بازشناسی این معنا با کمک از مؤلفه‌های کاربردشناسی برای درک نظام معنایی که در پس این جملات واقع‌شده هدف نهایی این نوشتار است.

همان‌گونه که گفته شد نگاه کاربردی به زبان یعنی بررسی زبان به‌عنوان واسطه در ارتباط، قسمتی است که از نظر معناشناسان معناشانسان نظری مورد غفلت واقع‌شده است، این مهم در درک معناشناسانه آیات قرآن نیز به‌نوعی جریان دارد به این معنی که آیات قرآن به‌صورت کاربرد شناسانه در جهت شناخت یک نظام معنایی واحد آن هم بر طبق دیدگاه زبانشناسی کاربردی معاصر مورد بررسی و کنکاش واقع نشده­اند هرچند دور از انصاف است که تراث تفسیری را فاقد بررسی کاربردشناسانه معانی قرآن بدانیم ولی بررسی کاربردی معنا از دیدگاه زبان‌شناسان معاصر امری نو در مطالعات معناشناسانه به‌حساب می­آید؛ و از آنجا که قرآن متنی است که دارای لایه­های معنایی مختلفی است، شناخت نظریات زبان‌شناسی جدید در فهم معنا، راه گشای شناخت لایه­های معنایی مورد غفلت واقع شده توسط گذشتگان را برای ماست. البته ذکر این نکته ضروری است که با بررسی متن قرآن با استفاده از یک دیدگاه زبانشناسی یا معناشناسی نمی­توان به تمام آنچه مد نظر خداوند است رهیافت ولی برای بازشناسی معنای برخی از لایه­های آن راه گشا است، چراکه بسا گذشتگان به این لایه معنایی توجه نداشته­اند؛ و با کنار هم قرار دادن نتایج حاصل از بررسی­های سنتی و بررسی­های نو در عرصه زبان شناسانه وجوهی نو از متن قرآن نمایان شود.

در این میان جان لانگ شاو آستین فیلسوف مکتب آکسفورد به طرح دیدگاهی در عرصه زبان پرداخت که بر اساس آن نخست به تحلیل کارهایی که با کلمات می‌توان انجام داد پرداخته می­شود. این دیدگاه در تقابل با نظریه رایج در میان فیلسوفان ارائه شد که در آن باور اصلی بر این بود که زبان به کار گرفته می‌شود تا جهان را بازنمایی کند، به‌عبارت‌دیگر وظیفه زبان این است که بیان کند چه هست و چه نیست. ازاین‌رو مفهوم حقیقت، مفهومی محوری در فلسفه زبان به شمار می­رفت. امّا آستین، به پیروی از ویتگنشتاین، درصدد برآمد تا بسیاری از فرآیند­هایی که با کلمات می‌توان انجام داد را بررسی نماید.

به نظر وی زبان تنها به بازنمائی چیزها آن‌گونه که هستند نمی­پردازد؛ بلکه پرسشگری، خیال‌پردازی، لطیفه‌گوئی، فرماندهی، مجاب گری، خواهشگری، پند دهی، قدردانی و غیره همه با کلمات انجام می­پذیرد. دیدگاه وی زیرشاخه‌ای از تحلیل گفتمان است که خود یکی از رویکردهای زبانشناسی به شمار می­آید و در آن به مطالعه نظام‌مند زبان، ساختار و کارکرد و فرایند تولید گفتار و نوشتار پرداخته می­شد و در آن به بررسی زبان با استفاده تحلیل اهداف، نقش­ها و کارکرد­های زبان پرداخته می­شود و زبان را در بافتی که در آن به کار گرفته‌شده مورد کنکاش قرار می­دهد. در تحلیل گفتمان سعی بر آن است تا به تحلیل ناگفته‌های یک متن پرداخته شود. کشف ناگفته­های یک متن به گونه­های مختلفی قابل‌استخراج است، همچون بررسی معانی واژگان، لوازم و تضمنات معنایی واژگان، پیش‌فرض‌ها و از پیش انگارهای موجود در متن، مؤلفه‌های صرفی و نحوی و غیره یکی دیگر از راه­های بازشناسی ناگفته­های متن بررسی کنش­های گفتاری آن نوشتار است. در این دیدگاه متن در بافت کنش زبانی موردبررسی معناشناسانه قرار می­گیرد و پیرامون تأثیرات نوشتار یعنی اهداف و کارکردهای آن تحقیق می­کند.

بررسی قرآن از این دیدگاه تاکنون به‌صورت جامع‌نگر صورت نگرفته است به‌خصوص در بحث از قوانین و سنن الهی که پایه­های کنش­های تکوینی در جهان هستی را شکل­می­دهند و بدون شک بررسی این گونه از متن قرآن در بافت کنش زبانی ما را به شناخت لایـه­های ناپیدا از این قوانین و کسب نظامی هدفمند در بیان این گونه قوانین رهنمون می­سازد و چشم‌اندازی نو در پیش خواننده قرار می­دهد که خداوند چگونه با بیانی موجز و در برخی موارد مشابه، معانی بلندمرتبه­ و متفاوتی را به‌دقت بیان می­کند، همچنین خواننده را به این مهم رهنمون می­سازد برای فهم عمیق­تر از قرآن نیاز به تدبر و تفکر است تا نظام پیچیده هستی را که نمونه­ای از آن در قرآن به‌صورت اختتام آیات بیان‌شده دریابد.

لینک

Download



[1]. Ludwig Josef Johann Wittgenstein

[2]. austin