یاکوبسن فرض کرد که واژه «balag» ممکن است به معنای سوگواری برای شهر باشد، در حالی که هالو معتقد بود واژه «er» که به لحاظ ادبی به اشک یا مرثیه اشاره دارد، میتواند در این چارچوب قرار گیرد. معاجم این دو واژه، را مترادف دانسته و هر دو را اصطلاحاتی مرتبط با ادبیات مرثیه معرفی کردهاند. همانگونه که، در متون اداری سومری، واژه «Er-SIZKUR» به معنای دعای اشک یا دعای سوگواری، یعنی مرثیه، به کار رفته است.
زمان نگارش متنهای مربوط به مراثی شهرهای سومری به دوره بابلی کهن (۲۰۰۴-۱۵۹۵ پیش از میلاد) بازمیگردد؛ دورهای که در آن زبان سومری موقعیت خود را بهعنوان زبان رسمی کشور از دست داد. بیشتر متون مرثیه از زبان سومری اقتباس شدهاند و بخشی از آنها به ویژه در همین دوره به زبان سومری خوانده میشدند. علیرغم اینکه حدود هجده عنوان از مراثی مربوط به این دوره در اختیار داریم، از مجموع شصت و یک عنوان مراثی که در دورههای آشوری، بابلی و دورههای بعد تدوین شدهاند، احتمال میرود که بخشی از این مراثی در دوره بابلی میانی (۱۵۹۵-۱۱۷۵ پیش از میلاد) سروده شده باشد. این دوره با بازتولید آثار ادبیات برجسته مشابه دوره بابلی کهن شناخته شده است. بر اساس اطلاعات موجود، به نظر میرسد قدیمیترین مراثی در مجموعه ادبیات سوگواری سومری مربوط به مرثیههای شهرها باشد. تاریخ تدوین پنج مرثیه اصلی مربوط به شهرهای اور، سومر و اور، نفر، الورکاء و اریدو به قرن نخست هزاره دوم پیش از میلاد برمیگردد. این مراثی اغلب به سقوط امپراتوری اور در حدود سال ۲۰۰۴ پیش از میلاد پرداختهاند و بر همین اساس، سرودن آنها احتمالاً در همان قرنی که پایتخت اور سقوط کرد صورت گرفته است.
این موضوع در ادامه روشن میشود: مجموعه مراثی پنج شهر تأثیری برجای میگذارد که تخریب سومر و شهرهای آن حادثهای غمانگیز بوده که خاطرات تلخ آن هنوز در دلها و ذهن شاعران و سرایندگان سومری باقی مانده است. مرثیه شهر اور و مرثیه تخریب اور و سرزمین سومر، سقوط سلسله سوم اور را بهعنوان یک الگوی تاریخی آشکار نشان میدهند. بیشتر پژوهشگران، مرثیه تخریب شهر اور را یادبودی از سقوط این سلسله میدانند و چنین تصور میرود که این مراثی حدود یک یا دو نسل پس از سقوط دولت سوم اور سروده شدهاند. اما محقق دیگری به نام جاکوبسن بر این باور است که مرثیه اور و سرزمین سومر در دوران حکومت لیپیت-ایشتر (۱۹۳۴-۱۹۲۴ پیش از میلاد) سروده شده است، زمانی که اصلاحات شهر تکمیل شده بود.
همچنین مشخص شده است که مراثی نیپور، الورکاء و اریدو در دوران حکومت اشمی-داگان و به دستور او تدوین شدهاند؛ چرا که نام او در پایان مراثی نیپور و الورکاء ذکر شده است. در مرثیه نخست، او با برگزاری نیایشها و قربانیها سعی در آرام کردن خشم خدایان داشت و در مرثیه دوم به بازسازی شهر پرداخت.
منابع ادبی نیز دو احتمال را در مورد مرثیه شهر اریدو مطرح میکنند. احتمال اول آن است که این مرثیه نیز در دوران اشمی-داگان سروده شده باشد؛ چرا که در یک سرود اختصاصیافته به خدای انکی، صحنهای از ضیافتی همراه با ارائه قربانی توسط خود پادشاه توصیف شده است. در اینجا، اصطلاحات بهکاررفته در توصیف این مراسم شباهتهایی با متن مرثیه دارد که شاید زمینه آیینی مرتبط با مرثیه اریدو را نشان دهد. احتمال دوم به دوران حکومت نور-ادد بازمیگردد؛ چرا که این پادشاه زقورة انکی را در شهر اریدو بازسازی کرده است. بر اساس کتیبهای روی آجرهای برجامانده از نور-ادد، که به معبد انکی تقدیم شده، یادآوری میشود که معبد برای مدتی طولانی ویران بوده است