صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

پیشینه شابات

بابلی ها از ماه نو، هر هفتمین روز را به عنوان «روز مقدس» جشن می گرفتند که «روز شر» نیز نامیده می شد (به معنی «نامناسب» برای فعالیت های ممنوع).  در این ایام مقامات از فعالیت های مختلف منع می شدند و مردان عادی از "درخواست کردن" منع می شدند و حداقل روز 28 به عنوان "روز استراحت" شناخته می شد.  ظاهراً هنگام شب برای جلوگیری از ممنوعیت ها، برای خدا و الهه متفاوتی پیشکش می کردند: مردوک و ایشتار در هفتم، نینلیل و نرگال در چهاردهم، سین و شماش در بیست و یکم، و انکی و  در روز 28 ماه.   الواح مربوط به قرن ششم قبل از میلاد سلطنت کوروش و کمبوجیه دوم نشان می دهد که این تاریخ ها گاهی تقریبی بوده اند. و ماه قمری 29 یا 30 روزه اساساً شامل سه هفته هفت روزه و یک هفته آخر شامل هشت یا نه روز بود که چرخه هفت روزه مداوم را می شکسته است1.

در میان سایر نظریه‌های مبدأ شبات، دایره‌المعارف جهانی یهودی آیزاک لندمن نظریه آشورشناسانی مانند فردریش دلیتز را ارائه کرد که مبنی بر این که شبات در اصل از چرخه قمری برخاسته است2،  که شامل چهار هفته منتهی به سبت، به اضافه یک یا دو روز دیگر محاسبه نشده در ماه.است3.

«Sapattum» یا «Sabattum» که به ندرت تأیید شده است به عنوان ماه کامل، همزاد یا ادغام شده با «شابات» عبری است، اما ماهانه است تا هفتگی؛ این به عنوان شکلی از sa-bat سومری («میان استراحت») در نظر گرفته می شود. 

در زبان اکدی به عنوان um nuh libbi («روز نیمه استراحت») به گفته مارچلو کراوری، سبت «به طور قطع از شباتوی بابلی، جشن ماه کامل گرفته شده است، اما تمام آثار منشأ این گونه از بین رفته است. عبرانیان آن را به افسانه کتاب مقدس نسبت می‌دهند." این نتیجه‌گیری بازیابی متنی گزارش آسیب‌دیده آفرینش:  Enûma Eliš است، که اینگونه خوانده می‌شود: «سپس در اواسط ماه با [سابات] روبرو خواهید شد»4.

       ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- Pinches, T.G. (1919). "Sabbath (Babylonian)". In Hastings, James (ed.). Encyclopedia of Religion and Ethics. Selbie, John A., contrib Charles Scribner's Sons. pp. 889–891.
2- Joseph, Max (1943). "Holidays". In Landman, Isaac (ed.). The Universal Jewish Encyclopedia: An authoritative and popular presentation of Jews and Judaism since the earliest times. Vol. 5. Cohen, Simon, compiler. The Universal Jewish Encyclopedia, Inc. p. 410.
3-Cohen, Simon (1943). "Week". In Landman, Isaac (ed.). The Universal Jewish Encyclopedia: An authoritative and popular presentation of Jews and Judaism since the earliest times. Vol. 10. Cohen, Simon, compiler. The Universal Jewish Encyclopedia, Inc. p. 482.
4-Pinches, T.G. (1919). "Sabbath (Babylonian)". In Hastings, James (ed.). Encyclopedia of Religion and Ethics. Selbie, John A., contrib Charles Scribner's Sons. pp. 889–891.

علم حقیقی

ابى بصیر مى‌گوید:خدمت امام صادق علیه السّلام رسیدم و عرض کردم:قربانت گردم،مى‌خواهم از شما سؤال خصوصى کنم،در اینجا کسى هست که سخن مرا بشنود؟
گوید:امام پرده‌اى که میان او اتاق دیگرى آویخته بود بالا زد و سرى در آن کشید،و سپس فرمود:اى ابو محمد،از هرچه خواهى بپرس، گوید:گفتم قربانت،شیعیان بازمى‌گویند که:رسول خدا«ص)به على علیه السّلام بابى از دانش آموخته که از آن هزار باب براى وى گشوده شد؟
فرمود:اى ابا محمد،رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله به على علیه السّلام هزار باب آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده مى‌شد،گفتم:بخدا علم این است، ساعتى آن حضرت سر انگشت به زمین زد و سپس فرمود:محققا این علم است ولى باز آن علم کامل و نهائى نیست و به راستى جامعه نزد ماست و مردم چه مى‌فهمند که جامعه چیست‌؟گفتم: قربانت گردم،جامعه چیست‌؟فرمود:دفترى است که هفتاد ذراع به ذراع رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله درازا داشت و به املاء آن حضرت است که از زبان خود بیان کرده و على علیه السّلام به دست خود نوشته، هر حلال و حرام و هرچه مورد نیاز مردم باشد در آن است حتى دیه خراش در آن ذکر شده است سپس دست بر بدن من زد و فرمود:اى ابو محمد،به من اجازه مى‌دهى‌؟گوید: عرض کردم:قربانت،من در اختیار شما هستم هرچه خواهید بکنید، گوید نشگونى از من گرفت و فرمود:حتى جریم این عمل هم در آن ذکر شده و در این‌حال چهرۀ خشمگینى داشت،گوید:گفتم:به خدا علم این است،فرمود:این هم علم است ولى باز علم نهائى و کامل نیست و ساعتى خاموش شد و باز فرمود:و به راستى در نزد ما است جفر و چه مى‌فهمند که جفر چیست‌؟گوید:عرض کردم که:جفر چیست‌؟فرمود: یک ظرفى است از پوست که در آن است علم انبیاء و اوصیاء و علم دانشمندان گذشته از بنى اسرائیل،گوید:گفتم:به راستى این است همان علم کامل،فرمود:این هم علمى است ولى باز آن علم نهائى و کامل نیست،و ساعتى خاموش شد و باز فرمود:به راستى نزد ما است مصحف فاطمه علیه السّلام و چه مى‌فهمند که مصحف فاطمه چیست‌؟گوید:گفتم: مصحف فاطمه علیه السّلام چیست‌؟فرمود:سه برابر این قرآنى که در میان شماست در آن است و به خدا یک کلمه از این قرآن شما هم در آن نیست،گوید:گفتم:به خدا علم کامل این است،فرمود:این هم علمى است ولى آن علم نهائى و کامل نیست،و ساعتى خاموش شد و باز فرمود:به راستى در نزد ماست علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد ماست گفتم:قربانت گردم بخدا علم نهائى این است،فرمود:این هم علمى است ولى آن علم نهائى نیست،گوید:عرض کردم:قربانت،پس علم نهائى و کامل چیست‌؟فرمود:آن علمى که در هرشب و هرروز نسبت به کارى دنبال کارى و چیزى پدید شود تا روز قیامت.