صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

واد طوی

کلمه الطور درمواردی در  کتاب الله تعالى آمده که همه به معنى کوه است  و کوهی که خدا نزد آن موسى علیه السلام را ندا نموده است:  «وَنَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا» د رآیه دیگر با خطاب بنی اسرائیل آمده: «یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ»  پس کلمة أیمن وصف برای نزدیکی کوه است. و این کوه (طور موسی) در مکان مبارک و در وادی مقدّس، است  چنانکه حق تعالی به آن اشاره فرموده است: «اإِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» تو در وادی ارزشمندی هستی . و در آیه دیگر آمده است: «هَلْ أتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى»

در سایت گفتگوی تمدنی (با گرایش سکولار) مقاله ای از نویسنده ای به نام محمد صفدی وجود دارد که در آن ادعا می کند که افسانه وجود دره ای به نام طوا و کوهی به نام طوا و آنچه در قرآن است فقط بینامتنیت و کپی برداری از تورات است  چرا که چون قسمت انجیلی که در آن وادی مقدس ذکر شده شبیه کلمه آیه قرآن است؟!. در تورات به زبان عبری (شال نعلیخا معال رلیخا کی حکمکم عشیر عطا عمد الاف ادمات قودش هوا) به معنی (کفش خود را از پای خود بردارید زیرا در سرزمین مقدس هوا هستید)

پایه برهانی که او می خواهد ثابت کند، قرب لفظی بین دو آیه انجیلی و قرآنی است که به عکس حکایت از وحدت این  دو در، منشأ آن الله جل جلاله دارد، با علم به این که عربی و عبری در لغت و معنی بسیار نزدیک هستند. این نویسنده در ادعای خود می گوید که طوی تحریف کلمه هوا است که در آخر در قسمت آیه تورات آمده است و ادعا می کند که این کلمه به هو ترجمه شده است و ادعا می کند که نویسنده قرآن به جای هاء طاء را جایگزین کرده است. و آن را طوا نوشته است.

و این اشتباه آشکاری است که برای کسانی که دانش کمتری از ساختار و بیان زبانی در زبان عبری دارند، به این دلیل است که کلمه  (أدامت قادشAdamat Kadesh به   معنای  سرزمین مقدس) یک کلمه مؤنث است، پس چگونه می توان آن را به ضمیر مذکر ارجاع داد؟ علاوه بر این، نحو در زبان عبری به تأخیر ضمیر فصل علاقه ندارد، بلکه ضمیر  را در جای خود دوست دارد، و اگر فرض کنیم که هوا به معنای هو است جمله چنین خواهد بود «هوا ادمات قادش»، برخلاف آنچه در قسمت فوق ذکر شد. پس چنین بر می آید که هوا به معنای هو نیست، بلکه لفظ علم بر آن وادی مقدس است و در زبان عربی به طوّا تلفظ می شود.

همین طور در اکثر تفاسیر، مانند ادبیات یهودیان، در می یابیم که مکان مذکور در سینا است که به عقیده رایج، شبه جزیره جداکننده آفریقا و آسیا و بین سفید و سرخ است. دریاها غیر از آن، با کمی دقت به نظر می رسد که سرقت ادبی در این مورد وجود دارد، زیرا در شبه جزیره مذکور جایی که کوهی با ویژگی های کوه الطور و دره ای مقدس به نام طوی وجود داشته باشد وجود ندارد. . بلکه کلمه سینا از بابلیان باستان است، بنابراین سین برای آنها خدای ماه است، در حالی که این نام برای شبه جزیره ذکر شده در تاریخ باستان شناخته شده نیست. بر اساس کتیبه های هیروگلیف فرعونی، آن را بیائو به معنی معادن و در اواخر دوره دوموکات به معنای گونه های فیروزه ای نامیده می شد، زیرا از آنجا استخراج می شد. و اما در متون تورات به نام حورب آمده است که به معنای زمین بایر و بایر است که در آن درختی وجود ندارد که با صفت الطور که در آن درختان زیتون می رویند منافات دارد.

سپس موسی علیه السلام هنگامی که با خانواده خود از مدین (که اکنون در نزدیکی مرزهای عربستان و اردن قرار دارد) به شبه جزیره فوق الذکر نرفته است، زیرا تحت فرمان فرعونیان بود و از دست آنها فرار کرد. . با نگاهی ساده به نقشه درمی یابیم که مقصد مورد انتظار موسی علیه السلام حرکت به سمت شمال برای عبور از دریای مرده از شرق آن است، به خصوص که در همان منطقه مکانی به نام وادی موسی وجود دارد. نام یک شهر اردن اکنون) که همین جهت را دارد.

و اگر به اسامی مکانهای این منطقه جغرافیایی که موسی علیه السلام در آنها حرکت کرده دقت کنیم، با در نظر گرفتن اصلاحات رایج زبانی، فرمولهایی را می یابیم که به این نام تقریب دارند، مانند: طرطوس; طرابلس با طور طوس و طور بولس از هم جدا می شود و اگر به آن اضافه کنیم که حرف طا در زبان های منطقه شام ​​باستان به جیم تبدیل می شود، متوجه می شویم که عباراتی مانند جورجوس و جرابلس همان طرطوسو طرابلس  است. با اتخاذ این قاعده درمی یابیم که کلمه طور سینا تبدیل به جور سینا یا جور سالم می شود که نام تاریخی بیت المقدس الشریف است پس کوه سینا همان کوه زیتون است که در سمت راست آن - مسجد الاقصی است  و در مکانی است که با مسافران  که از شمال شرقی در کنار بحرالمیت می آیند، قرار دارد و این همان راهی است که موسی علیه السلام هنگام پیاده روی با خانواده خود از مدیان، از آن  می رود. قرآن ذکر کرده است که کوه سینا زیتون می رویاند، پس می فرماید (و درختی که از کوه سینا بیرون می آید که روغن می رویاند و برای آنها که می خورند عطری است) می دانیم که او شهر مقدس اورشلیم است و نقطه مبارکی که موسی را از آنجا خوانده اند، صخره اسراء است که گنبد طلا بر آن پوشیده شده است. به همین ترتیب، در می یابیم که کوه سینا، که خداوند در گفتار خود به آن سوگند یاد کرد (و قسم به انجیر و زیتون و طور سینین وبلد امین من) کوه جورسیم است که در شمال اورشلیم قرار دارد و برای فرقه یهودی سامری مقدس است. و با توجه به اینکه در عبری باستان نون به میم جایگزین میشود این مطلب دور از ذهن نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد