صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

قانون جذب

اندیشیدن مطلوب و ساختن تصویری از اهداف در ذهن و پرورش آنها، در عین حال، به یقین تصور کنیم که به اهداف رسیده ایم و با خواندن و دعوت کردن همزمان آنها به سمت و سوی خود به منظور تحقق فوری هدفها. تصوری کلی از قانون جذب است. هر چند تقریرات گوناگونی برای این قانون عنوان شده است

 باتوجه به تعریف قانون جذب، برخی برای این قانون، کلمات و واژه های مترادف ذیل را می توان  در نظر گرفت: «تصویرسازی ذهنی» و «تجسم خلاق».

 یکی از عوامل بنیادی و اساسی کسب موفقیت در نگاه نظریه پردازان این اندیشه، قانون جذب است: «همه ی ما انسانها با قدرتی لایتناهی سرو کار داریم و خودمان را دقیقاً با قوانین مشابهی راهنمایی می کنیم. قوانین طبیعی کائنات به قدری منظم و دقیق است که ما حتی در ساختن سفینه های فضایی هم هیچ مشکلی نداریم. در هرجا که هستیم، همه ی ما فقط با یک قدرت سرو کار داریم، یک قانون و آن قانون جذب است. هر آنچه در زندگی مان وارد می شود، در واقع ما خودمان آن را به سوی زندگی می کشانیم و به واسطه ی تصویر ذهنی مان است که آن را جذب می کنیم این همان تفکر خود ماست» در این نگاه قانون جذب به قانونی طبیعی تعبیر شده است که ریشه در طبیعت دارد و در واقع کنش هستی بر اساس تصویر ذهنی ماست البته این بیان تعیین نمیکند آیا ما مجاز به این هستین که هر تصوری داشته باشین یا نه تنها به به تیین ادعای خود پرداخته است (پرنتیس ملفورد 1891- 1836 ).

در تعبیر دیگر گفته شده: «هر اندیشه ی ما واقعی است و نیرومند است تجسم روند خلق تصاویر در ذهن است و لذت بردن از هر آنچه می خواهیم. وقتی مجسم می کنیم، در واقع افکاری قدرتمند و احساسی از اینکه هم اکنون آن چیز مثل همان را که در ذهن مان را داریم، ایجاد می کنیم. سپس قانون جذب دقیقا همان را به ما برمی گرداند.» (برن، 1390: 114-113)

در سال 1877 ، اصطلاح «قانون جذب» برای اولین بار در کتاب دکترین راز که توسط هلنا بلاواتسکی، غیب گرای روسی نوشته شد بیان شد، این اصطلاح در آن کتاب کنایه از یک قدرت جذاب بین عناصر روح بود (بلاواتسکی[1]، 2015، ج 1 ص 340). این موضوع در قرن بیستم بسیار مورد توجه قرار گرفت و در کتاب‌های زیادی به بحث گذاشته شد که برخی از آن‌ها جزو پر فروش‌ترین کتاب‌های تاریخ می‌باشند از آن جمله:

چارلز هانل[2] در کتاب خود «استاد کلید سیستم»[3] که از منابع ساخت فیلم راز است (کلی[4]، 2007، ص 91) بسیاری از باورهای اندیشه جدید مانند قانون جذب، تجسم خلاق و وحدت انسان با خدا را توصیف می کند و اهمیت حقیقت، تفکر هماهنگ و توانایی تمرکز را عنوان می­کند. این موضوع از آنجا مورد اهمیت است که در جهان تعداد افرادی که خود را مذهبی می خوانند کاهش یافته است. از طرف دیگر، این تمایل در افرادی مشاهده میشود که خود را معنوی معرفی می کنند. (هاتمن و اوپر[5]، 2007). در نتیجه این امر، مطالعه پیرامون معنویت بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد. محققانی مانند هیلا پل[6] خواستار ایجاد یک رشته دانشگاهی مستقل با عنوان معنویت هستند (هیلا، 2008، ص758).  

تئوری جذب که از آن به قانون راز هم یاد می‌شود، موضوعی است گسترده بسیاری را درگیر خود نموده است و در موضوعات و جایگاه­های مختلف علمی و غیر علمی مورد بحث قرار می­گیرد؛ برخی از سخنرانان، روان‌شناسان، فیلم‌سازان، نویسندگان، همه و همه این موضوع را به بحث گذاشته و ضمن تبلیغ آن، از این ایده، به عنوان یک قانون مسلم دفاع می‌کنند. این مفهوم با نام‌های «جذب»، «قانون جذب»، «راز»، «قانون راز» و گاهی هم با نام «تجسم خلاق»، شناخته می­شود. تعریف این قانون بر اساس تئوری پردازان آن عبارت است از: «عمل تجسم، تو را به هر چه بخواهی، متصل می‌کند. تجسم خواسته‌ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می‌کند و این نیرو، خواسته‌ات را به سوی تو جذب می‌کند» (لیاده، 1387)

قانون جذب در اسلام

یکی از سنت­هائی که باید به آن توجه شود این مساله است که خداوند میان برآورده کردن خواسته­های دنیوی افراد بر اساس ایمان و کفر عمل مینماید. به واقع از نظر تکوینی میان این دو دسته تفاوت وجود دارد. و خداوند رفتاری را که با مومنین انجام می­دهد با کافرین انجام نمیدهد. این معنا در آیه 18 تا 20سوره اسراء نیز مورد بررسی قرار گرفت و اثبات شد بر اساس این آیه امداد الهی هم شامل حال کسانی می­شود که دنیا طلب هستند و هم شامل کسانی که آخرت طلب هستند. این لازمه معنائی فهمیده می­شود که این امداد در دنیا صورت می­گیرد. زیرا اگر امداد منحصر به آخرت بود نمیتوانست شامل حال دنیا طلبان نیز گردد. و با توجه به آنچه گفته شد این امداد برای دنیا طلبان تنها اراده خداوند و اراده ایشان را لازم دارد و مقید به سعی و تلاش نیست؟! این قسمت همان قسمتی است که مدعیان قانون جذب عنوان می­کنند یعنی برای تحقق افعال تنها به خواست درونی نیاز است. البته ایشان قید دوم که اراده خداوند است را در نظر نمی­آورند در حالی که این آیه بر این قسمت تاکید دارد عطای به دنیا طلبان هم از طریق مشیت الهی است.

اما در آیه ‏«فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْیُکُمْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ اما هنگامى که آنها را رهائى بخشید [دوباره‏] در زمین بدون حق ستم مى‏کنند اى مردم ستمهاى شما به زیان خود شماست بهره‏اى از زندگى دنیا [مى‏برید]» (یونس «10» 23) ‏به این سنت الهی اشاره دارد که در جهان مادی و دنیا برخی از افراد می­توانند بر برخی دیگر ستم روا نمایند و بر اثر این ستم از متامع دنیوی برخوردار شوند. ستم نوعی از شرور به شمار می­رود. پس یکی از اصول اولیه در جهان هستی شرور است. همه این موارد روشن می­سازد این ادعا که انسان به هر خواسته­ای که مایل باشد خواهد رسید ادعائی است پوچ، چرا که زندگی دنیا آمیخته با مشکلات است: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ؛ براستى که انسان را در رنج آفریده‌ایم» (بلد «90» 4)  که در برخی موارد انسان دخالتی در ایجاد آن نداشته است و چه بسا به واسطه ظلمی که بر وی واقع می­شود وی از رسیدن به آرزویهای خود باز می­ماند. این برخلاف ادعائی است که در قانون جذب در زندگی سراسر خوشی به وسیله برآورده شدن آرزوها ترسیم می­شود و از این رو به یقین می­توان گفت ادعای قانون جذب بر خلاف حقیقت تکوینی جهان دنیوی است چرا که این جهان آمیخته از شرور و خیرات است و همین شرور فرد را از رسیدن به آرزوها باز می­دارد.  

یکی از سنت­های الهی در این دنیا را باید سنت ذلت الهی معرفی نمود، ذلت از ریشه ذلل به معنی خضوع و فروتنی است (ابن فارس، 1979، ج 2 ص 345) و در عرف به معنی از دست دادن جایگاه اجتماعی، یا انسانی یا طبیعی فرد است و به صورت قهر باشد (راغب اصفهانی، 1412، ص 330) خداوند در آیه ذیل به این سنت اشاره نموده است و گوساله پرستان بنی اسرائیل را به این مجازات تهدید نموده است: «إِنَّ الَّذینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَکَذلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرین‏؛ آرى، کسانى که گوساله را [به پرستش‏] گرفتند، به زودى خشمى از پروردگارشان و ذلّتى در زندگى دنیا به ایشان خواهد رسید؛ و ما این گونه، دروغ‏پردازان را کیفر مى‏دهیم‏» (اعراف «7» 152)

با نکره آوردن دو کمه «غضب» و همچنین کلمه «ذلت» در این جمله عظمت غضب و ذلت بیان شده است چرا که نوع ناشناخته­ای از غضب و خواری را بیان نموده است که تنها ذات الهی از آن با خبر است. چرا که این حکم تنها مخصوص گوساله پرستان بنی اسرائیل نیست، و در هر عصر متناسب با گروهی که این جرم را انجام دهند خداوند متناسب با همان به ایشان ذلت می­دهد.

 به واقع می­توان اینگونه نیز تعبیر نمود که نخست غصب الهی شامل این گروه شده است و نتیجه غضب الهی ذلت در دنیا است، چرا که غضب الهی به معنای دور شدن افراد از رحمت الهی است. و یکی از صادیق رحمت الهی عزت الهی است: «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ؛ هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی» (آل عمران «3» 26) با توجه به این سنت می­توان عنوان نمود بدون شک در زندگی چنین افرادی نه تنها رسیدن به خواسته­های درونی ممکن نیست بلکه به عکس از دست رفتن جایگاه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... نیز محتمل است و مثبت اندیشی و تصورات مثبت تاثیری در وضعیت ایشان نخواهد داشت. چرا که ایشان از نگاه اسلام مورد غضب الهی هستند در نیتجه استحقاق ذلت را در زندگی دنیوی پیدا نموده­اند و این مانعی است از تحقق خواسته­های آنها و به عکس سبب است برای از دست دادن هر آنچه از مواهب دنیوی در اختیار دارند. پس این قاعده نیز موجب تخصیص شمولیت و عمومیت تاثیر قانون جذب می­گردد.



[1]. Helena Blavatsky

[2]. Charles F. Haanel

[3]. The Master Key System

[4]. Kelly

[5]. Hautman - Oper

[6]. Paul Heela

نظرات 1 + ارسال نظر
شمس دوشنبه 28 آبان 1403 ساعت 12:00

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد