یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ
بِکَ عَرَفْتُکَ وَأَنْتَ دَلَلْتَنِى عَلَیْکَ وَدَعَوْتَنِى إِلَیْکَ، وَلَوْلا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ
در این فراز به یکی دیگر از شئون ربوبیت الهی توجه داده میشود.
نخست با ندای «یا رب» مستدعی را به فراخواندن رب خود فرا میخواند سپس به یک نکته معرفتشناسانه اشاره می کند
اگر حرف جر باء در دعا
۱- الصاق باشد
یعنی تنها با فنا فی الله است که میتوان ذات اقدس الهی را شناخت چون الصاق به ذات اقدس الهی با حفظ تشخص فردی ممکن نیست و تنها هنگامی که انسان فانی در او شد میتواند به ذات وی الصاق شود. در این حالت فرد هیچ نیز قطره ای در دریای او و باید دانست فنا بنا به دیدگاه ابن فارض مراتب فنا را در سه مرحله «محو», «طمس» و «محق» نظم می دهد
درجه أول فناء در افعال یا محو است که در دیدگاه سالک همه مسببات و همه مبادى اثر از مجرد و مادّى و قواى طبیعیه و ارادیه برای وی بىاثر است و در واقع عالم امر را درک میکند و مؤثرى غیر از ذات اقدس را به شهود در یابند.
مرتبه فناء در صفات حق یا طمس است، در این مقام سالک همه صفات و اسماء الهی را که تجلیات و کثرات را مشخص میکند در این مقام عارف الهى همه را به مقام وحدت و مقام احدیت درک میکند یعنى همه را از عرش اعلاى تجرد تا مرکز خاک به صورت جلوگاهی شهود نماید که در همه این عوالم را به صفات ذات یعنی علم و قدرت و حیات و رحمت او در میابد.
مقام سوم مقام فناء در کنه ذات است که در این مقام همه اسماء و صفات از صفات لطف همچون رحمن و رحیم و رازق و منعم، و صفات قهر مانند قهار و منتقم را مستهلک در غیب ذات اقدس الهی محق میشود و سالک در مقام کنه ذات أحدیت غیب میشود و هیچگونه تعینى در روح او باقى نیماند.
پس کسی که این مراتب را طی کرد به شناخت ذات اقدس الهی نائل میشود و در همه این مراتب با حضور در مقام فعل یا صفات یا ذات است که امکان شناخت را برای سالک فرهم می کند به عبارت دیگر الصاق سالک به صورت شهود افعال الهی است که امکان شناخت را برای وی فرهم می کند و به عکس انکه گمان میشود تزکیه نفس سبب حلول تصویر الهی است تزکیه نفس سبب از میان رفتن حجاب های نفسانی شده و اتصال سالک را به ذات اقدس ممکن میسازد تا جایی که هیچ حجابی از حجاب های نورانی باقی نمیماند. تا جایی که حتی تعینی از خود او باقی نمیماند.
در اینجاست که سالک به کنه ذات الهی نائل میشود به محق شدن در ذات اقدس
سوالی که در اینجا مطرح ایت اینکه تفاوت سالک در این مقام با حضرات معصومین ع در چیست؟
در پایخ باید گفت حضرات معصومین وجه الهی هستند از این رو فنا سالک در مقامات مختلف محو واحدیت و طمس احدیت در واقع فنا در مقام حضرات است تا در مقام محق سالک در کنه ذات محو میشود که مقام بساطت محض است که هیچ تعینی وجود ندارد.
بسیار عالى