صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

تصویر سازی ذهنی

یکی از مهمترین تاثیرات که قصه بر ذهن مخاطب بر جا می­گذارد بحث تصویر سازی ذهنی است، تصویر سازی ذهنی به این معنا است که مخاطب پس از شنیدن داستان در ذهن خود به باز سازی صحنه­های آن قصه می­پردازد، به عبارت دیگر یک تصویر ذهنی در ذهن فرد به نمایندگی از دنیای فیزیکی خارج از آن شخص را تصویر ذهنی گویند، این تجربه در اغلب موارد به طور قـابل توجهی شبیه به تجربه درک بعضی از اشیاء و رویدادها یا صحنه­ها است امّا ممکن است تصویر سازی ذهنی زمانی رخ ­دهد که شیء، رویداد یا صحنه توسط حواس درک نشده باشند، به ویژه در تصورات هیپنوگرافی و هنگام بیدار شدن از خواب هیپنوتیزم.

تصویر ذهنی، ادراک سریع، غیرمستقیم است و بر خلاف تصویرهای کالیودوسکوپی که در آن هیچ شی مشخصی وجود ندارد، مشخص است. و دیگر آنکه تصور می شود که تصاویر تصویر ذهنی با وجود ادراکات ممکن است؛ با این حال، در تحقیقات مشخص شده شرکت کنندگان با گیرنده های آسیب دیده گاهی اوقات می توانند تصاویری را ارائه دهند.

تصورات ذهنی گاهی اوقات می تواند اثرات مشابهی ایجاد کند که توسط رفتار یا تجسم تصور می­شود. تصاویر ذهنی یا تصاویر می توانند اطلاعاتی از هر منبع ورودی حسی را شامل شوند؛ ممکن است تصاویر شنوایی داشته باشند، تصاویر بویایی و غیره. با این حال، اکثریت تحقیقات فلسفی و علمی در مورد این موضوع بر روی تصویر ذهنی بصری تمرکز  کرده­اند، به باور درست گمان می­شود که، برخی از انواع حیوانات بلکه همه موجودات مانند انسان، قادرند تصاویر ذهنی را تجربه کنند. با توجه به ماهیت بنیادین بی نظیر این پدیده، هیچیک از شواهد نه آن را اثبات و نه علیه آن است هرچند زمینه های فلسفی به خصوص حکمت متعالیه این دیدگاه را تقویت می­کند.

فیلسوفانی نظیر جورج برکلی و دیوید هیوم و روانشناسان تجربی اولیه مانند ویلهلم ونت و ویلیام جیمز، نظریاتی را به طور کلی برای تصاویر ذهنی درک کردند. امروزه به طور گسترده ای اعتقاد بر این است  تصاویر زیادی به عنوان بازنمایی های ذهنی (یا مدل های ذهنی) عمل می کنند و نقش مهمی در حافظه و تفکر دارند.

ویلیام برانت استفاده علمی از عبارت «تصاویر ذهنی» را به سخنان جان تیندال در سال 1870 میلادی با نام «استفاده علمی از تصور» نسبت می­دهد. بعضی از محققان به این نتیجه رسیده اند که که تصاویر ذهنی به یک شکل از نمایش درونی، ذهنی یا عصبی است. در مورد تصاویر hypnagogic و hypnagopompic، دیگران این دیدگاه را رد می کنند که تجربه تصویر ممکن است یکسان باشد یا به طور مستقیم در ذهن و مغز به وجود می آیند.

در سال 2010 میلادی «آی بی ام» برای ثبت یک روش برای استخراج تصاویر ذهنی از چهره های انسانی از مغز انسان اقدام نمود. در این روش با استفاده از یک حلقه بازخورد مبتنی بر اندازه گیری از منطقه چهره fusiform مغز و فعال شدن آن متناسب با درجه تشخیص چهره و این در سال 2015 صادر شد.

به گفته استیون پینکر، تجربیات ما در جهان در ذهن ما به عنوان تصاویر ذهنی ذخیره شده است. سپس این تصاویر ذهنی می تواند با هم در ارتباط باشند و در مقایسه با هم قرار گیرند و می تواند مورد استفاده برای ساخت تصاویر کاملا جدید قرار گیرند. در این دیدگاه، تصاویر ذهنی به ما اجازه می دهند تا نظریه های مفیدی از نحوه کارکرد جهان با شکل دادن توالی های احتمالی تصاویر ذهنی در سر ما ایجاد کنیم بدون این که مستقیما نتیجه آن را تجربه کنیم. این که آیا موجودات دیگر این توانایی را دارد، قابل بحث است.

فرضیه «اکولوژیکی کارکردی» این است که تصاویر ذهنی «بازنمایی های داخلی» هستند که به همان شیوه ای که ادراک واقعی از اشیاء فیزیکی دارند، کار می کنند. به عبارت دیگر، تصویری از یک گاو در هنگام خواندن کلمه گاو به ذهن می­رسد، به همان شیوه تفسیر می شود، مگر آنکه فرد قبل از آنها گاو واقعی و خاصی را ببیند.

تحقیق برای تعیین خاصیت عصبی تصاویر ذهنی نشان می دهد که اثر تصویر بصری در منطقه «هفده برادمن» وجود دارد.و تصاویر عملکرد شنیداری در ناحیه پیش فرض و محدوده «چهل بردمن» می باشد. تصاویر شنوایی به طور کلی در سراسر شرکت کنندگان در منطقه «TVA» که اجازه دستکاری تصویر از بالا به پایین، پردازش و ذخیره سازی توابع شنیداری را می دهد رخ می دهد. و همین به قوه خیال آنها کمک می­کند.

تصویر سازی ذهنی به دو صورت ممکن است رخ دهد ارادی و تصویر سازی ذهنی غیر ارادی، در تصویر سازی ذهنی ارادی نمونه­های معمولی را شامل می­شود و شامل تجسم ذهنی است که هنگام خواندن کتاب اتفاق می­افتد. نمونه دیگر از تصاویری است که توسط ورزشکاران در طول تمرین یا قبل از مسابقه تصور می­شود و هر مرحله ای را که برای رسیدن به هدف خود لازم است، مشخص می کند.

هنگامی که یک موسیقیدان یک آهنگ می شنود، گاهی اوقات می تواند یادداشت­های آهنگ را در سر خود ببیند و همچنین با تمام ویژگی های صدای خود آنها را بشنود. فراخوانی یک تصویر در ذهن ما می تواند یک عمل داوطلبانه باشد، بنابراین می توان آن را در درجه های مختلف کنترل آگاهانه قرار داد.

امّا تصویر سازی غیر ارادی به گونه­ای است که فرد به طور ناخود آگاه در تصورات خود از تصورهای ذهنی بهره می­برد به عنوان نمونه در هنگام عمل جنسی سوای بخش طبیعی آن که بحث غریزی است یک عمل اکتسابی است فرد با توجه به آموزهایی که از این مساله دارد به تصویر سازی جنسی می­پردازد که باعث می­شود امور خاصی وی را تحریک نماید بدون آنکه خود وی متوجه شود. همینطور در قضاوت و استدلال نیز تصویر سازی ذهنی تاثیر دارد چرا که برای انجام یک قضاوت به تصوارت رجوع می­شود و همین تصورات مواد قضیه را تشکیل می­دهد.

و هر دو گونه این تصویر سازی ها در فرایند قصه وجود دارد هم تصویر سازی آگاهانه در هنگام شنیدن قصه و هم بعد از آن در مواجه با موارد مشابه و هم تصویر سازی غیر ارادی در هنگام قضاوت ها و استدلال­های ما، پس قصه هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم در تصمیمات ما تاثیر گذار است.    

حال اگر به داستان های قرآنی توجه کنیم درمیابیم این قصه ها با بیان مفاهیم خیرو شر و خوبی و بدی در قالب قصه ها و همچنین عاقبت افراد شرور و افراد خیر بستر سازی برای فهم این مفاهیم، مصادیق و نتیجه این اعمال پرداخته است و این باعث می­شود فرد با این مفاهیم آشنا شده و آنها را در زندگی جریان بخشد حال این تصویر سازی از مفاهمی یاد شده و بسیاری از مفاهیم دیگر که در داستان های قرآنی آمده است به صورت ارادی و غیر ارادی در ذهن مخاطب به وی کمک می­کند در تصمیم گیری راه صحیح را بپیماید و با توجه به این مهم می­توان در برنامه ریزی­های تربیتی از این روش بهره برد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد