صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

شَمشی-اَدَد یکم ۱۸۰۹–۱۷۷۶ پ. م

در حالی که حمورابی قوانین خود را در جنوب بین النهرین زیر نظر می گرفت، شمال با ابرهای طوفانی یک جنگ آتی غرق می شد. شمشی-آداد قصد داشت امپراتوری خود را بسازد و آزمایش اجتماعی خود را انجام دهد. بر خلاف حمورابی، شمشی عاد هیچ زمانی برای عدالت یا حکومت قانون نداشت. تنها نگرانی او قدرت خام و کنترل سیاسی لجام گسیخته بود.

شمشی آداد در اسور، شهری-دولتی که در کرانه رود دجله تأسیس شده بود، زندگی می کرد. این بود که شمشی عداد می خواست پایتخت و مرکز کل جهان شود. اولین سفارش او ساختن یک بنای معبد عظیم برای خدای بت پرستش بود. معبد از کنده‌های عظیم سرو ساخته شد و سپس با نقره و طلا پوشانده شد.

در وقف معبد خود، شمشی آداد با جسارت اعلام کرد که خدایش او را به عنوان پادشاه جهان برگزیده است. البته آهنگ آشنایی بود. هر پادشاه بین النهرینی که خدای خاص خود را می پرستید، شجاعانه اعلام می کرد که خدای او می خواهد که او پادشاه جهان یا حداقل بقیه بین النهرین شود. در اصل، بسیاری از باورهای مذهبی سومریان باستان برای تقویت حرص و طمع و جاه طلبی تعدادی از دیکتاتورهای سیاسی تشنه قدرت استفاده می شد.

با شنیدن بیانیه جاه طلبانه شمشی آد، شهروندان وفادار آسور با وظیفه شناسی تشویق کردند و ادعای او را تصدیق کردند. شمشی آداد با استفاده از تأیید خدایان به عنوان کاتالیزور، ارتش خود را جمع کرد و تهاجم تمام عیار به بین النهرین را آغاز کرد.

شمشی-ادد و آشور نمونه بارز این هستند که چگونه سو استفاده از دین در سیاست به منظور پیشبرد دستور کار سلطه بر جهان در هم تنیده شدند. این موضوع در بین النهرین آغاز شد و موضوعی بود که توسط بسیاری از  امپراتوری های جهانی پی درپی تا زمانی که هزاران سال بعد توسط حکومت پاپ پذیرفته شد، ادامه یافت.

چیزی در مورد جنگیدن با انگیزه مذهبی وجود دارد که برای ذهن انسان جذاب تر از جنگیدن صرفاً بر اساس حرص و جاه طلبی است. گویی دوست داریم از آن برای رهایی وجدان خود از گناه استفاده کنیم، اما حقیقت این است که خدای در کتاب های  مقدس به خاطر طمع یا جاه طلبی دست به جنگ نمی زند. او خدایی است که برای حق و عدالت جنگ می کند. خدایی که انگیزه هایش به قدری پاک است که پیامبران خود را در راه حقیقت و عدالت تا کشته شدن ترغیب میکند.

شمشی آداد مانند هر دیکتاتور خوبی رفتار کرد که ارزشش را داشت. او با زور و ترس وحشیانه حکومت کرد. او خواستار وفاداری بی چون و چرای رعیت خود بود. او انتظار اطاعت سریع و بی دریغ را داشت. هر کس حتی بوی فتنه را بر سر خود حمل می کرد، فوراً خلع شد.

این شمشی اداد بود که سنت طولانی وحشیگری نظامی را آغاز کرد که آشور به آن معروف شد. هنگامی که او یک ایالت-شهر را فتح کرد، اولین کارش غارت و سوزاندن بود. سپس همه رهبران را جمع کرد، آنها را در خیابان ها قصابی می کرد، و سپس سرشان را روی دیوارهای اطراف شهر می گذاشت.

جالب توجه است که این عمل که سر حریف را به چوبی قرار میدادند تا شهروندان متعجب ببینند و مراقب آن باشند، در انگلستان به ویژه در طول جنگ های رزها به کار گرفته شد.

آشوری ها چنان شهرت هولناکی به دست آوردند که اکثر شهرهایی که شمشی اداد به آنها نزدیک شد، قبل از شلیک یک تیر، پرچم سفیدی را به اهتزاز درآوردند. آنها پیشنهاد کردند تا زمانی که او از جان و معیشت آنها در امان باشد، به او پول بدهند تا پادشاه آنها شود.

آشور در سراسر شمال بین النهرین گسترش یافت و او خود را پادشاه جهان نامید که در بهترین حالت اغراق آمیز بود اما او واقعاً اهمیتی نمی داد. جالب اینجاست که شمشی- آداد هرگز سعی نکرد بابل را فتح کند، عمدتاً به این دلیل که می دانست بابل  امپراتوری وی را از میان میبرد.

پس از مرگ شمشی آداد، پسرانش بر سر امپراتوری به مشاجره پرداختند و شکاف هایی در داخل امپراتوری ظاهر شد. سپس حمورابی تصمیم گرفت آشور را تصرف کند. هنگامی که حمورابی آشور را فتح کرد، امپراتوری بابلی قدیم، اگر نگوییم تمام بین‌النهرین، کنترل بیشتر آن را در دست گرفت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد