صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

یهودیت

یهودیت (به عبری: יַהֲדוּת) یک دین ابراهیمی، و مدعی توحید و قومی است که شامل سنت و تمدن جمعی مذهبی، فرهنگی و قانونی قوم یهود است. ریشه آن به عنوان یک دین سازمان یافته در خاورمیانه در عصر برنز است. دین شناسان بر این باورند که یهودیت مدرن در اواخر قرن ششم قبل از میلاد از یهوه، دین اسرائیل باستان و یهودا تکامل یافته است، و بنابراین به عنوان یکی از قدیمی ترین ادیان توحیدی شناخته می شود. یهودیان مذهبی، یهودیت را بیان عهدی می دانند که خداوند با بنی اسرائیل، یعنی اجدادشان، بسته است. مجموعه وسیعی از متون، اعمال، مواضع الهیاتی و اشکال سازمان را در بر می گیرد.

تورات قسمتی از متن بزرگتر است که به نام تنخ شناخته می شود. تناخ همچنین برای دانشمندان سکولار دین به عنوان کتاب مقدس عبری و برای مسیحیان به عنوان "عهد عتیق" شناخته می شود. سنت شفاهی تکمیلی تورات با متون بعدی مانند میدراش و تلمود نشان داده شده است. کلمه عبری تورات می تواند به معنای «آموزش»، «قانون» یا «آموزش» باشد، اگرچه «تورات» همچنین می تواند به عنوان یک اصطلاح کلی استفاده شود که به هر متن یهودی اشاره دارد که پنج کتاب اصلی را بسط یا توضیح دهد. تورات که نمایانگر هسته سنت معنوی و دینی یهود است، اصطلاح و مجموعه‌ای از آموزه‌هاست که صراحتاً خود را به عنوان شامل حداقل هفتاد وجه و تفسیر بالقوه نامحدود می‌دانند. مستشرقین بر این باور هستند متون، سنت ها و ارزش های یهودیت به شدت بر ادیان ابراهیمی بعدی، از جمله مسیحیت و اسلام تأثیر گذاشت، همچننی ایاشن بر این باور هستند عبرییسم، مانند هلنییسم، از طریق تأثیر آن به عنوان عنصر زمینه اصلی مسیحیت اولیه، نقش اساسی در شکل گیری تمدن غرب ایفا کرد.

در یهودیت، جنبش‌های دینی گوناگونی وجود دارد که بیشتر آنها از یهودیت خاخامی برخاسته‌اند، که معتقد است خداوند قوانین و احکام خود را در کوه سینا به موسی نازل کرده است. تورات شفاهی. از نظر تاریخی، تمام یا بخشی از این ادعا توسط گروه‌های مختلف مانند صدوقیان و یهودیت هلنیستی در طول دوره معبد دوم، کارائیت‌ها در دوره قرون وسطی اولیه و متاخر به چالش کشیده شد. و در میان بخش‌هایی از فرقه‌های غیر ارتدوکس مدرن. برخی از شاخه‌های مدرن یهودیت مانند یهودیت انسان‌گرا ممکن است سکولار یا غیر خداباور در نظر گرفته شوند. امروزه بزرگترین جنبش های مذهبی یهودیان یهودیت ارتدوکس (یهودیت هاردی و یهودیت ارتدوکس مدرن)، یهودیت محافظه کار و یهودیت اصلاحی هستند. منابع اصلی تفاوت بین این گروه‌ها رویکردهای آنها به هالاخا (قانون یهودی)، اعتبار سنت خاخام‌ها، و اهمیت دولت اسرائیل است. یهودیت ارتدکس معتقد است که تورات و هالاخا در منشأ الهی، ابدی و غیرقابل تغییر هستند و باید به شدت از آنها پیروی کرد. یهودیت محافظه کار و اصلاح طلب لیبرال تر هستند و یهودیت محافظه کار معمولاً تفسیر سنتی تری از الزامات یهودیت را نسبت به یهودیت اصلاحی ترویج می کندیک موضع معمول اصلاحات این است که هلاخا باید به عنوان مجموعه ای از دستورالعمل های کلی در نظر گرفته شود تا به عنوان مجموعه ای از محدودیت ها و تعهداتی که رعایت آنها برای همه یهودیان لازم استاز لحاظ تاریخی، دادگاه های ویژه هلاخا را اجرا می کردند. امروزه، این دادگاه ها هنوز وجود دارند، اما عمل یهودیت عمدتاً داوطلبانه است. اختیار در امور کلامی و حقوقی به شخص یا سازمانی اختصاص ندارد، بلکه به متون مقدس و حاخام ها و علمای تفسیر کننده آنها واگذار شده است.

محققان در طول تاریخ یهود فرمول‌بندی‌های متعددی از اصول اصلی یهودیت ارائه کرده‌اند که همگی با انتقاداتی مواجه شده‌اند. یوسف فلاوی (37 -100 میلادی) مورخ باستانی بر اعمال و آداب و رسوم به جای اعتقادات مذهبی تأکید می‌کرد، و ارتداد را با عدم رعایت هلاخا مرتبط می‌دانست و معتقد بود که الزامات گرویدن به یهودیت شامل ختنه و پیروی از آداب و رسوم سنتی است.

قدیمی‌ترین نمونه‌های اعتقادی غیرخاخامی‌ها، تحت تأثیر اسلام، توسط شخصیت قرن دوازدهم یهودا بن الیاس حداسی[1]، تدوین شد:

1) خداوند خالق همه مخلوقات است. (2) او پیشامد است و هیچ همتا و شریکی ندارد. (3) تمام جهان آفریده شده است. (4) خداوند موسی و سایر انبیا را در قانون کتاب مقدس فراخواند. (5) شریعت موسی به تنهایی صادق است. (6) دانستن زبان کتاب مقدس یک وظیفه دینی است. (7) معبد اورشلیم کاخ فرمانروای جهان است. (8) اعتقاد به معاد همزمان با ظهور مسیح (9) قضاوت نهایی؛ (10) قصاص.

اما محبوب ترین فرمول سیزده اصل ایمانی ابن میمون است که در قرن 12 توسعه یافت. به گفته میمونید، هر یهودی که حتی یکی از این اصول را رد کند مرتد و بدعت گذار محسوب می شود. دانشمندان یهودی  اصلاحی دیدگاه‌هایی دارند که از جهات مختلف با اصول میمونید متفاوت است. بنابراین، در یهودیت اصلاحی تنها پنج اصل اول تایید شده است.

1-    من با ایمان کامل معتقدم که آفریدگار، خالق و راهنمای هر چیزی است که آفریده شده است. او به تنهایی همه چیز را ساخته، می سازد و خواهد ساخت.

2-    من با ایمان کامل معتقدم که آفریدگار،  یکی است، و هیچ وحدتی مانند او وجود ندارد، و تنها او خدای ما است، که بود، و هست، و خواهد بود.

3-    من با ایمان کامل معتقدم که آفریدگار، جسمی ندارد، و او از تمام خصوصیات مادّه مبرا است، و هیچ قیاس (فیزیکی) با او نمی توان داشت.

4-    من با ایمان کامل معتقدم که آفریدگار، اولین و آخرین است.

5-    من با ایمان کامل معتقدم که برای خالق، و تنها برای او، دعا کردن صحیح است، و دعا کردن به هیچ موجودی غیر از او صحیح نیست.

6-    من با ایمان کامل معتقدم که تمام سخنان انبیا حق است.

7-    من با ایمان کامل معتقدم که نبوت معلم ما موسی علیه السلام صادق بود و او رئیس پیامبران بود، اعم از پیشینیان و پیروانش.

8-    من با ایمان کامل معتقدم تمام توراتی که اکنون در اختیار ماست همان است که به معلم ما موسی علیه السلام داده شده است.

9- من با ایمان کامل ایمان دارم که این تورات مبادله نخواهد شد و هرگز تورات دیگری از خالق وجود نخواهد داشت.

10- من با ایمان کامل معتقدم که آفریدگار، نام مبارک او، همه اعمال انسانها و همه افکار آنها را می داند، همانطور که نوشته شده است: "که قلب همه آنها را ساخت و همه اعمال آنها را درک کرد" (مزامیر 33: 15).

11- من با ایمان کامل ایمان دارم که خالق، نام مبارک او، به کسانی که احکام او را نگاه می دارند، پاداش می دهد و کسانی را که از آنها تخطی می کنند مجازات می کند.

12- من با ایمان کامل به آمدن مسیح ایمان دارم. و اگرچه ممکن است درنگ کند، اما من هر روز منتظر آمدنش هستم.

13- من با ایمان کامل ایمان دارم که زنده شدن مردگان در زمانی که خالق را خشنود خواهد کرد، مبارک باد، و ذکر او تا ابدالاباد عالی خواهد بود.

اصول ابن میمون در طول چند قرن بعد تا حد زیادی نادیده گرفته شد. بعدها دو بیان مجدد شاعرانه از این اصول در بسیاری از مناجات یهودی ادغام شد،که منجر به پذیرش تقریباً جهانی آنها شد. امّا در "زمان ابن میمون فهرست اصول او توسط حسدایی کرسکاس (חסדאי קרשקש) متولد سال ۱۳۴۰ میلادی، در بارسلونا، کاتالونیا؛ فیلسوف، متکلم، سیاست‌مدار و آموزگار هلاخا شریعت یهود و جوزف آلبو یوسف آلبو(عبری: יוסף אלבו) فیلسوف و خاخام یهودی در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم میلادی‌ نویسنده سفر هاعیقاریم("کتاب اصول") مورد انتقاد قرار گرفت. آلبو و رابعام[2] استدلال کردند که اصول ابن میمون حاوی موارد بسیار زیادی است که اگرچه درست است، اما اصول اعتقادی نیست



[1]. محقق، جنجالی و دعانویس یهودی کارائی بود که در اواسط قرن دوازدهم در قسطنطنیه شکوفا شد. او را با نام مستعار «ها-ابل» می‌شناختند که به معنای «سوگوار صهیون» است.

[2]. آبراهام بن دیوید (حدود 1125 - 27 نوامبر 1198) که با مخفف رابعام بن دیوید نیز شناخته می شود، خاخام پرووانسی، مفسر مهم تلمود، بود. و به عنوان پدر کابالا و یکی از حلقه های کلیدی در زنجیره عرفای یهودی شناخته می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد