مسئله «رابطه عقل و دین»، یکی از موضوعات اساسی در الاهیات مسیحی و کلام و عقاید اسلامی به شمار میآید و همیشه معرکه آراء اندیشمندان بوده و به شکلهای گوناگون، در حیطههای متفاوت فکری با عنوانهایی همچون «رابطه عقل و وحی»، «رابطه عقل و ایمان» و «رابطه عقل و دین» مطرح گردیده است. اما آنچه گفته شد رابطه عقل و دین به طور عام است امّا از جهت دیگر رابطه عقل و فقه به طور خاص نیز مورد بحث بوده است. در تاریخ اندیشه فقهی در اسلام نیز به صورت کلی میتوان دو گرایش متعارض در برابر عقل را مشاهده نمود، دیدگاه سلبی و دیدگاه ایجابی. در یک سوی این مسئله نگاه تفریطی به مسئله جای دارد که کاربرد عقل را در هیچ کدام از گزارههای دینی به صورت منبعی و نه به صورت ابزاری نمیپذیرد و در سوی دیگر این مسئله دیدگاه افراطی وجود دارد که در هر مورد از گزاره های دینی عقل را منبعی مستقل برای استنباط حکم شرعی قلمداد کرده است. در این میان طیفهای مختلفی وجود دارد
دیدگاه تفریطی
در بین دانشمندان مسیحی، سورن کییرکگور (م 1191 ق)، به مخالفت افراطی با عقل و ایمانگرایی شهرت دارد، وی را میتوان پایه گذار این نگرش در جهان مسیحیت دانست. بنا به دیدگاه وی؛ ریشه اصلی دین، شور دینی است و این ویژگی با عقل و پژوهشهای آفاقی در تعارض است، و حتی وی گزارههای دینی را عقل ستیز میدانست، تا جائی که در مقام اثبات، تبیین و دفاع از گزارههای دینی، نیز از عقل اجتناب میکند و اعتماد به عقل و عقلانی نمودن آموزههای دینی، را باعث تضعیف دین میدانست[1]؛ از این رو دیدگاه وی درباره رابطه عقل و دین را میتوان در تباین تام دانست.
دیدگاه مکتب تفکیک
دو دسته نقلگرا از شیعه و سنی را اهل حدیث یا اخباری مینامند، این دو دسته در سه حیطه هستی شناسی معرفتشناسی و رفتارشناسی، عقل را فاقد توانائی تشخیصی دانسته و در بیشتر موارد، عمل به عقل را با منحرف شدن از دینِ راستین یکسان دانستهاند، بر اساس دیدگاه این دو:
1. عقل هیچگاه بهعنوان یکی از منابع دینی مستقل پذیرفته نشده است.
2. از نظر اهل حدیث، ادراکات عقلی بهطور مطلق در حیطه استنباط احکام شرعی دارای اعتبار نیستند[2].
3. همچنین عقل قابلیت درک و فهم اصول دین و کشف حقایق را نیز ندارد، و برای شناخت حقایق نظری باید به ظاهر آیات و روایات اکتفا کرد.
4. از نظر اهل حدیث، عقل بایدها و نبایدها را نمیتواند تشخیص دهد؛ زیرا احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد، و حسن و قبح عقلی نیستند.
از جهت توانایی رفتارشناسی عقل، اهل حدیث در امامیه و اهل سنت بر این باور هستند که عقل توانائی جعل حکم شرعی را ندارد. اما در نگاه هستیشناسی اهل حدیث در میان اهل سنت با اعتماد تام به ظواهر بسنده کرده و در نتیجه یا قائل به تعطیل شدهاند یا بر باورهای تجسیمی تاکید نموده اند در حالی که اخباریان به تبع سایر امامیه تاویل را پذیرفتهاند و در نتیجه در برخی مسائل مبنایی دینی مثل اثبات خداوند اخباریان نتایجِ حُسن و قبح عقلی را پذیرفتهاند. امّا آنجا نیز در حقیقت مانند اهل حدیث در عامه حکم عقلیِ مورد تایید شرع را میپذیرفتند و تفاوت بنیادی در میان این دو، تفاوت در منابع نقلی است؛ نه در استفاده یا عدم استفاده از عقل.
[1]. وال، ژان، اندیشه هستی، ص 109
[2]. استر آبادی، فوائد المدینه، ص 254
[3]. لا یقال: یلزم من الحدیث الّذی ذکره ابن بابویه بطلان الحسن والقبح الذاتیّین ، کما ذهب إلیه جمهور الأشاعرة حیث قالوا: لو عکس الله تعالى وجعل الکفر واجبا وخلافه حراما لما کان قبیحا ولا محالا ذاتیا (استر آبادی، فوائد المدنیه، ص 328)
[4]. جوادی آملی، عبد الله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، ص 40
حجت الاسلام و المسلمین میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی فرزند عباس در سال 1365 هجری شمسی در اصفهان دیده به جهان گشود. وی در خانواده ای فرهنگی رشد یافت. ایشان از احفاد دختری میرزا محمد جواد حسین آبادی پدر آیت الله محمد علی شاه آبادی استاد امام است. و از طرف پدر آیت الله بهشتی با ایشان نسب فامیلی دارد. میرزا پس از کسب علوم متعارف با قبولی در رشته آی تی در دانشگاه از این رشته انصراف و به حوزه علمیه اصفهان وارد شد و نزد اساتید مبرز تا دروس خارج حوزه و دانشگاه را طی نمود.
از اساتید وی میتوان به:
حجت الاسلام والمسلمین دکتر معصومی، ادبیات و زبان های کهن و تراث اسلامی
حجت الاسلام والمسلمین نیازی، کلام اسلامی
حجت الاسلام والمسلمین هادی زاده، تاریخ عرفان
دکتر حامد ناجی ، تاریخ فلسفه و فلسفه فارابی
دکتر علی کرباسی زاده، فلسفه غرب
دکتر بینائی مطلق، فلسفه یونان
مقالات کنفرانسهای داخلی
مقالات ژورنالهای تخصصی داخلی
تالیفات
جوایز و افتخارات
سایر موارد