صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

صفحه اطلاع رسانی میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی

چرا ساعت دوازده است

بر اساس افسانه‌های مصر باستان، زمانی که رع، ایزد خورشید، برای فرمانروایی بر زمین بسیار پیر و خسته شد، از حکومت دست کشید و به آسمان صعود کرد. گفته شده است که رع با قایقی در آسمان سفر می‌کند و جهان را روشنایی می‌بخشد. هر بخشی از این سفر، یکی از دوازده ساعت روز مصری را تشکیل می‌داد که هر ساعت تحت نظارت یکی از خدایان محافظ قرار داشت. هنگام غروب آفتاب و فرا رسیدن گرگ و میش، رع و قایقش از افق باختری فراتر می‌رفتند و به جهان زیرین وارد می‌شدند. افق گاه به دروازه‌ای توصیف میشود که به "دوات"، یعنی دنیای زیرین، راه دارد. در این سرزمین، رع باید با قایقی بر روی نیل زیرزمینی حرکت کند و از دوازده دروازه و ناحیه عبور کند. هر کدام از این مناطق نماینده یکی از ساعات شب هستند و توسط دوازده خدای محافظ دیگر محافظت میشوند. در طول این سفر شبانه، مار عظیم آپوفیس، ایزد آشوب و بی‌نظمی (ایسفت)، به رع هجوم برده و تلاش میکرد مسیر او را متوقف کند. پس از غلبه بر آپوفیس، رع جهان زیرین را ترک می‌کرد و با طلوع خورشید بازمی‌گشت تا بار دیگر روز را روشن سازد. روایت شده است که او طی ساعات روز با شکل سر شاهین خود در قایق ماندجت در آسمان سفر می‌کرد و سپس برای سفر شبانه به دنیای زیرین، ظاهرش به شکل سر قوچ تغییر یافته و سوار بر قایق مِسکتِت می‌شد. حرکت رع بر ماندجت گاهی به عنوان نمادی از چرخه رشد، افول، مرگ و رستاخیز روزانه او در نظر گرفته می‌شد و این چرخه در نمادشناسی متون مربوط به مرگ در فرهنگ مصر باستان نیز بازتاب یافته است.

رقص سماع

نماد جادویی Sema یک مفهوم باستانی است که همیشه در ذهن مصریان باستان وجود داشته است زیرا مفهوم اتحاد را نشان می دهد. این در سراسر سرزمین جادویی علیا و سفلی مصر به تصویر کشیده شده است. مصریان باستان نماد سما را در همه چیز می‌دیدند، مانند جفت ریه‌هایی که برای تنفس به نای وصل می‌شدند و اندام‌های تناسلی متفاوت هر دو جنس برای ایجاد زندگی در کنار هم قرار می‌گرفتند. نماد Sema در مصر باستان بر روی سینه مومیایی قرار داشت تا هنگام سفر در سراسر جهان اموات زندگی را تامین کند. حال این نماد را با رقص سماع صوفیه مقایسه کنید.

مکان هارمگدون

"مگیدو، شهر مهم فلسطین باستان، مشرف به دشت اسدرالون (دره جزریل). این شهر در حدود 18 مایلی (29 کیلومتری) جنوب شرقی حیفا در شمال فلسطین اشغالی قرار دارد. موقعیت استراتژیک مگیدو در تقاطع دو مسیر نظامی و تجاری به شهر اهمیتی بسیار فراتر از اندازه آن داده است.

 این گذرگاه رایج در مسیر تجاری بین مصر و بین النهرین را کنترل می کرد و همچنین در امتداد مسیر شمال غربی-جنوب شرقی قرار داشت که شهرهای فنیقی را به اورشلیم و دره رود اردن متصل می کرد. تصور می‌شود که کلمه آرماگدون از مگیدو گرفته شده است، زیرا پیشوند har در زبان عبری به معنای «تپه» است. از این رو، آرماگدون به معنای «تپه مجدو» است.

شیر و خورشید

بین النهرین

اینانا الهه عشق، جنگ و باروری باستانی بین النهرین است. 

برجسته ترین نمادهای او شامل شیر و ستاره هشت پر است.

اینانا در کنار برادر دوقلویش اوتو (که بعدها به نام شاماش شناخته شد)، مجری عدالت الهی است.

شاماش (به اکدی: šamaš[a])، همچنین با نام اوتو (به سومری: dutu  «خورشیدL) خدای خورشید باستانی بین النهرین بود.

نتیجه 

آنچه به شیر و خورشید مربوط است درواقع نماد اینانا و شمش است که در طول تاریخ به ما رسیده است و با تغییر مفهوم در اسلام 

در مصر باستان 

آجت یک نماد مصر باستان است که در نوشتن هیروگلیف به معنای نمایش افق و خورشید استفاده می شد. آجت نمایانگر پدیده طبیعی طلوع و غروب خورشید به اضافه مفاهیم خلقت و تولد دوباره است. نماد به معنای افق یا کوه نور است. دایره در وسط مرکز، خورشید را نشان می دهد و شکل های یافت شده در پایه کوه ها هستند. این نماد توسط خدای جهان اموات آکر محافظت می شود که به شکل دو شیر در هر طرف می آید که هر کدام نمایانگر افق های شرقی و غربی جهان اموات مصر و همچنین دیروز و امروز است.

در تصویری معروف از هفدهمین طلسم کتاب مردگان، دو شیر را نشان می‌دهد که پشت به هم نشسته‌اند، و بین پشت‌هایشان خورشید در حال طلوع از افق است نشان داده شده است. 

مرحوم در مقابل شیرهای افق. مقبره آنهرکائو، دیر المدینه سلسله بیستم ( سال ۱۱۸۹ تا ۱۰۷۸ ق. م)


آپکالو و بانددادو

من به مقاله جالبی برخوردم در دایره المعارف تاریخ باستان که به تفصیل آنچه را که آپکالوها در دست دارند بررسی می کرد. این به ما کمک می کند تا اهمیت آیینی این اشیاء را درک کنیم و ارتباط آنها را با مصنوعات مشابه در فرهنگ های دیگر پیدا کنیم. بسیاری از چهره‌های آپکالو شی‌ای را در دست چپ خود حمل می‌کنند که عموماً به عنوان "کیف دستی" توصیف شده است، اما در واقع یک سطل آیینی حاوی آب مقدس است (به نام اکدی banduddu). اپکالوها آب مقدس را با استفاده از مخروط کاج (که در زبان اکدی به آن mullilu می گویند) می پاشند که در دست راست خود نگه می دارند. این یک عمل تطهیر آیینی است که امروزه هنوز در بسیاری از ادیان وجود دارد.

یکی از معماهای بزرگ در هنر مقدس بین النهرین مربوط به تصویر چهره های بالدار انسان شکل به نام Apkallu است که در یک دست مولیلو (میوه درخت) و در دست دیگر بانددو - یک ظرف - در دست دارند. در سراسر سومر و بابل و نیمی از جهان دورتر در یوکاتان ظاهر می شود. شش هزار سال قبل از آن، بر روی ستون 43 در گوبکلی تپه، یکی از قدیمی‌ترین محوطه‌های سنگی ایستاده جهان، به صورت برجسته حک شده بود. اما دقیقا هدف از ساخت این ظرف چه بوده است؟ نگاهی به نمادگرایی میان فرهنگی در تصاویر جواب می دهد.

آپکالوها ها گروهی متشکل از هفت حکیم، فرستادگان و شخصیت های واسطه هستند که توسط یک خدای خالق برای آوردن هنرهای تمدنی به بشریت پس از یک سیل فاجعه بار (Sapt Rishis یعنی 7 Sages) به آنها سپرده شده است. داستان آنها تقریباً کلمه به کلمه در اسطوره های رقیق بسیاری از فرهنگ های باستانی تکرار می شود که تنها جنبه قابل تغییر نام آنهاست. تصویر اصلی آپکالو دو عقاب یا شاید سر شاهین است که در دو طرف درخت گلدار ایستاده اند و میوه آن را می چینند، و نحوه نگه داشتن ظرف نشان می دهد که میوه باید در ظرف مذکور قرار داده شود. گاه نقش خدای متعال اهورا مزدا در داخل صفحه بالدار بالای محور درخت به تصویر کشیده می شود که به معنای نزدیک بودن به خداوند و در نتیجه حکمت است. این تصویر مشترک فرهنگی به عنوان درخت جهانی یا درخت دانش شناخته می شود و به عنوان نقطه کانونی و پایه تمام آموزه ها و سنت های اسرار است.